کد مطلب:190846 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:115

نمونه ای از عدالت امیرالمؤمنین علی
روزی عقیل برادر بزرگ امیرمؤمنان علی علیه السلام به حضور علی علیه السلام آمد و تقاضای مبلغی وام كرد (با توجه به این كه زمان خلافت علی علیه السلام بود و بیت المال در اختیار آن حضرت بود.)

عقیل افزود: به كسی مقروض هستم و وقت ادای آن فرا رسیده است؛ می خواهم قرض خود را ادا كنم.

امام فرمود: وام تو چقدر است؟

عقیل: مبلغ وام را معین كرد.

امام علیه السلام فرمود: من این اندازه پول ندارم، صبر كن تا جیره ام از بیت المال به دستم برسد؛ آن را در اختیار تو خواهم گذاشت.

عقیل گفت: بیت المال در اختیار تو است، باز می گویی صبر كن تا جیره ام برسد، تازه جیره ی تو مگر چقدر است؟ اگر همه ی آن را به من بدهی، كفایت قرض مرا نمی كند.

امام علی علیه السلام به عقیل فرمود: پس بیا من و تو هر كدام شمشیری برداریم و به حیره (محلی نزدیك كوفه) برویم و به یكی از بازرگانان آن جا شبیخون بزنیم و اموالش را بگیریم، (و در نتیجه، پولدار می شویم و تو نیز وام خود را می دهی) !

عقیل فریاد زد: وای! یعنی برویم دزدی كنیم؟

امام علی علیه السلام فرمود: اگر مال یك نفر را بدزدی، بهتر از آن است كه مال عموم را بدزدی. (بیت المال، مال عموم مسلمین است، اگر از آن به عنوان منافع خصوصی، زیادتر از دیگران برداریم، از اموال عمومی، دزدی شده است) .



[ صفحه 112]



عقیل گفت: اجازه می دهی به سوی معاویه بروم؟

حضرت فرمود: آری.

عقیل گفت: پس كمكم كن و خرج سفرم را بده.

حضرت فرمود: حسن جان! به عمویت چهارصد درهم بده. عقیل پول ها را گرفت و از نزد امیرالمؤمنین علیه السلام خارج شد؛ در حالی كه این شعر را می خواند:



سیغنینی الذی أغناك عنی

و یقضی دیننا رب قریب [1] .



خداوند متعال به زودی مرا بی نیاز خواهد كرد و قرض مرا ادا خواهد نمود.


[1] مناقب آل ابي طالب، ج 1، ص 376؛ بحار الانوار، ج 41، ص 113.